۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

پاسخی به خوانندگان مطلب خارجیان دو تابعیته .............

دوستان ناشناس !
بیداری من تازگی ندارد، چون من عمرم را دود و آتش تنفس کرده ام، قتل عام هزاره ها را به تماشا نشسته ام، غارت، چپاول، بیدادگری، ستمگری، آتش زدن خانه ها و حسینیه ها را با چشمانم دیده ام، من مظلومیت تاریخی قومم را با خون و گوشتم لمس کرده ام و برای آن گریسته ام و بالاخره من در کنار مردمم بده ام و هنوز هویتم را در میان فرهنگ های بیگانه گم نکرده ام.
حضور پررنگ تاجک ها بخصوص در صفوف پولیس بامیان، بی کفایتی روسای پشتون و تاجک قبلی اطلاعات و فرهنگ بامیان، عدم پیشرفت بازسازی و نوسازی در بامیان، عدم اختصاص بودجه انکشافی کافی برای ولایت بامیان و دهها مورد دیگر را من همواره در نشریات، مطبوعات و حتی در جلسات اداری ولایت مطرح کرده ام، بناءً این شما هستید که خواب هستید و با بمیان آوردن این حرف ها بحث اصلی را به انحراف می کشانید.
نکته دیگر اینکه هزاره های داخلی را در کنار خود محاسبه نکنید، زیرا حساب آنان جداست و من حرفی با حضور منطقی و اصولی آنان در بامیان ندارم، روی حرف من فقط با خارجیان دو تابعیته ایست که فقط بمنظور غارت دلار های کمکی به بامیان آمده اند و مهم نیست که آنان هزاره های کویته باشند یا پشتون های پشاور و کراچی، زیرا در هردو صورت آنان حکم خارجی را برای من دارند و بس.
در جواب دوست ناشناس دیگر باید گفت که آری ، رفتن خارجیان استفاده جو به کویته و پشاور و کراچی فرار است و اگر آنان در بامیان حضور داشته باشند به یقین که به قول شما جای مرا تنگ کرده اند و این یک حقیقت مسلم است.
و اما پاسخ مهدی جان :
حق با شماست، نقش کمپیوتر و زبان انگلیسی در جوامع امروزی بر هیچ کسی پوشیده نیست، و نیز همگان میتوانند آن را فرا بگیرند، بناءً اینکه شما نوشته اید آموختن زبان انگلیسی کار هرکسی نیست، کمی خنده آور و مضحک است و این دور بودن شما از منطق را میرساند، هیچ منطق سالمی نمی تواند بپذیرد که کسی که با زبان انگلیسی و کمپیوتر آشنایی داشته باشد به اندازه دو نفر فارغ التحصیل از دانشگاه کارایی داشته باشد، این میرساند که شما به این باور هستید که علم و دانش به جز کمپیوتر هیچ ارزشی در دنیای امروزی ندارند و همه چیز کمپیوتر و انگلیسی است، و این مضحک تر از اظهارات گذشته تان است، اما بحث اصلی نقش کمپیوتر و استفاده از آن نیست، بلکه اصل قضیه روی حضور خارجیانیست که با داشتن پاسپورت های خارجی و به ویژه پاکستانی خود را افغان جا زده اند و در حالیکه اشتغال یکی از معضلات جدی کشور مان میباشد، آنان فرصت های کاری از مردم مان گرفته اند.
شما برخورد ایرانی ها با افغان ها را یادآوری کرده اید، درین جا میخواهیم دو مسئله ای که قبلا نیز به آن اشاره داشته ام:
1- افغان هایی که در ایران کار میکنند مشخصاً لقب مهاجر را با خود دارند و آنان فقط مشغول انجام کاری های سخت و شاقه با مزد نهایت کم می باشند، حالا به نظر شما با این وضعیتی که افغان ها دارند با بدرفتاری ایرانی ها مواجه هستند، اگر افغان ها خودشان را ایرانی بدانند و تمام شغل های پر در آمد را از ایرانی ها بگیرند، آنگاه برخورد آنان چگونه خواهد بود؟
2- ایرانی ها به عنوان ساکنین اصلی سرزمین شان حق دارند، در مورد حضور طولانی و دراز مدت خارجیان در کشور شان اعتراض کنند زیرا این کار باعث اتلاف و ضیاع حقوق و امتیازات عده ای از آنان میشود.
شما درست گفته اید که دنیا تنها شهر بامیان با 2 کیلومتر سرک آسفالت و چند صد دوکان نیست، اما دنیای من همین شهر خاکی بدون سرک آسفالت و چند صد دوکان است، که دیگران، چشم دیدن گرد و خاک آن را هم ندارند. اگر بامیان تا این حد به چشم شما کوچک و بی ارزش و عقب مانده به نظر میرسد، چرا همگان همانند مور و ملخ بسوی بامیان سرازیر شده اید؟ مگر این جا از آسمان پول میبارد؟
از تاجک ها و پشتون ها و ... هیچ گله ای نیست و مسلم است که هیچ دلسوزی بحال مردم ما ندارند اما قومای کوتگی که شما از آن به افتخار یاد کرده اید و خدمات آنان برای هزاره ها را برخ می کشید، چه خدمتی را انجام داده اند؟ شما یک مثال از آن را ذکر کنید، این ها در دوران مظلومیت و محرومیت های گذشته هزاره ها کجا بودند؟ در روزگاری که از آسمان بمب بر سر هزاره ها میبارید این هزاره های مفتخر کجا بودند؟ در روزگاری که هزاره ها در مزار و بامیان و افشار و غرب کابل و دره صوف قتل عام گردیدند و با خوردن علف و گیاهان کوهی با دشمن مبارزه می کردند، این هزاره ها کجا بودند؟ حال که زمینه مساعد گردیده است و به برکت خون شهدای مظلوم شان در حال رسیدن به حقوق شان هستند، آنان نیز سنگ هزاره بودن را بر سینه میزنند تا از این راه به پول برسند.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

برادر محترم آقای احمدی،

فکر نمیکنم که تمام موسسات و ارگانهایی که در شهر بامیان شما (شهری که جنابعالی ادعای مالکیت آنرا دارید) آنقدر نفهم باشند که نتوانند کارمندان مورد نیاز خودشان را تشخیص بدهند و تمام کارمندان آنها آنقدر نالایق و ناشایست (طوری که شما ادعا میکنید)باشند که هیچ چیزی را نفهمند، مسلما یک پروسه انتخاب کارمند و رقابت آزاد وجود دارد و ضمنا به کسانی که واجد الشرایط وظیفه اعلان شده باشند حق اولیت داده میشود و مطمئن باشید به مردم محلی (البته کسانی که دارای مهارتهای لازم) باشند و به زبان محلی نیز تکلم بتوانند حق تقدم داده میشود و اگر هم فساد در موسسات دالری وجود داشته باشد بسیار ناچیز است نه آنطور که شما از آن ناله و فریاد دارید.
اما اگر کمی واقع بینانه و به دور از ادعای مالکیت بامیان صحبت کنیم: در شهری مانند بامیان که سالها درد، رنج، محنت و جور دوران را کشیده است پیدا کردن اشخاص محلی با آن شرایط لازم کاری دشوار هست که مسئولین موسسات مجبور به استخدام اشخاص بیگانه (به اصطلاح شما) میگردند. زیرا در راس اکثر موسسات، خارجی ها قرار دارند و فکر نمیکنم که آنها معیارهای پیش افتاده ما افغان ها (مسایل قومی، نژادی، لسانی و...) را مد نظر قرار دهند و بیشتر بر اساس لیاقت ها و مهارتها قضاوت میکنند.
اما در مورد نظرات شما در مورد کامپیوتر و انگلیسی که شما آنرا بسیار معمولی میدانید، در شهربامیان چند کورس و یا آموزشگاه وجود دارد؟؟؟
که مردم محل در آنها به فراگیری بپردازند و ضمنا اگر ندارد و شما که اینقدر لاف دانا بودن میزنید یک دانه را برای همشهری هایتان مهیا کنید تا آنها بتوانند شرایط لازم امروزی را یاد گرفته و در رقابت آزاد شرکت کنند و برنده شوند.
قابل ذکر اینکه: هزارها از افغانستان و سرزمین هزارده جات که بامیان شما جزیی از آن هست بوده و میباشند. و هر کسی که تابعیت هر جای دنیا را داشته باشد اما خودش را هزارده بداند حق دارد در سرزمین آبایی اش زندگی و کار نماید.
لطفا به معنای هزاره جات کمی تامل نمایید.
من خودم در بیرون از مملکت نبوده ام و آنقدر که شما از درد و رنج کشیدن گله دارید من هم آنها را لمس نموده و به آنها آگاه هستم اما دلیل اینکه نظر میدهم اینست که کسانی امثال شما با پارچه پارچه نمودن هزاره ها به سمت و مذهب و ولسوالی و... مسبب همین بدبختیها شده اند که تاکنون هم در این مملکت ادامه دارد مثلا انتصاب اشخاص نالایق و ناکام در پست های بلند دولتی به بهانه هم حزبی بودن و هم منطقه ای بودن و غیره یکی از نشانه های قابل تامل آن هست.
امروز تعداد کثیری از اینگونه افراد بیکاره را در پست های خیلی بلند دولتی مشاهده میکنیم که متاسفانه هیچگونه کارآیی ندارند.
لازم به ذکر است که فکر نمیکنم در زمان مسلط بودن طالبان در بامیان شما در آنجا حضور داشته بودید و اگرنه به جرم هزاره بودن حتما معدوم میشدید و اگر ادعا میکنید که در آن زمان حضور داشته بودید مسلما یکی از جاسوسان آنها و یا کاسه لیسانشان بودید که تاکنون در قید حیات هستید و این بر هیج یک از هزاره های بامیان پوشیده نیست

اینگونه احساسات منفی و زودگذر در گذشته هم وجود داشته است اما گله من از شما اینست که شما از نسل جوان جامعه هستید بناا برشما لازم است که کمی با جهان بینی وسیعتر، دید بازتر و بدور از احساساتتان در مورد مسایل قضاوت کنید.
و اگر نه از دست من و تو کاری بر نمی آید که انجام دهیم حتی اگر هم ادعای مالکیت بامیان را داشته باشیم زیرا به اصطلاح مثل معروف که میگوید: "خدا خر را شناخت که شاخش نداد"
تشکر
مهدی

ناشناس گفت...

دوست عزیز

شما واقعا دچار سوظن هستید و باید که برای این مشکل به فکر چاره باشید.

شما مگم نمی گویید که هزاره های دو تابعیته. خوب اینها تابعیت افغانستان را دارند پس افغانی هستند. هزاره بودنشان که البته هویداست.

پس وقتی که تو به هزاره ای که افغانی هم هست این طور می تازی چه تضمینی وجود دارد که به افراد غیر قریه خود نتازی.
مشکل تو از اینجا شروع می شود که غیر خود را نمی توانی ببینی و تحمل دیدن پیشرفت غیر خود را نداری.

هزاره های کوته اگر کدام کار غیر قانونی کردند باید مطابق قانون پیششان را بگیری. وگرنه واقعا کوته فکر هستی که کسی را هم هزاره است هم افغانستانی و هم دارد کار قانونی می کندو به دولت مالیات می پردازد این طور توبیخ کنی.

دوست عزیز یک مقدار از پشتون ها یاد بگیر که پشتونهای پاکستانش می ایند مملکت را به چیز تبدیل می کند و کرزی به آنها می گوید طالب جان... . همین هزاره های کویته بسیار حمایت ها کردند از همان جنگ غرب کابل و شهید مزاری.

کمی وسعت نظر داشته باش. و سعی کن که کمی تحمل دیدن بقیه افراد را هم داشته باشی. اگر کدام هزاره کویتگی برایت کدام بدی کرده سعی کن از قدرت بخشش استفاده کنی - یا حتی با ایشان مقابله به مثل کن- تا اینکه بخواهی تمام هزاره های کویتگی را از یک سر بد بگویی.

آنها هم هزاره هستند. هم دارای تابعیت افغانستان. وقتی که به صورت قانونی در مملکت افغانستان کار می کنند پس چرا این قدر احساس جای تنگی می کنی. به جای این گپا برو یک مقدار بر سواد و توانایی و مهارت های خود اضافه کن تا بتوانی با آنها رقابت کنی.

البته چند روز دیگه موسسات و انجی او ها از افغانستان می رود و بعدش گلیم این معاش ها هم جم می شوه و نه برای هزاره کویتگی کار یافت می شه و نه برای تو. بعد بشین و پاشه کیش بده.
مه که هر چی برایت می گم که مشکل کار فقط از طریق سرمایه گذاری در زیر ساخت های کلان و به توسط دولت حل می شه که تو هیچ نمی فامی ، هیچ گپ را نمی گیری. این شغل مغل های ان جی اویی چند روزه است. بودجه اینها از کشورهای خارجی می اید. دو روز دیگه هم قطع می شود.

اگر به فکر رفع حل بیکاری مردم بامیان هستی که راه چاره اش را گفتم.
اگر هم با کدام کویتگی مشکل شخصی داری و زورت برایش نمی رسه و اینجا درد دل می کنی که قصه چیز دیگه است.

سخیداد

ناشناس گفت...

اینکه هر کس هزاره بود حتما افغانستانی هم هست طرز فکری است غلط.نیاز به دلیل هم ندارد. در کویته ما افغانهارا همین هزاره های خودما لالی گفته شورخوردن نمی ماندند حالا شدند افغانی و قوم.درمقاومت کابل وبامیان هم هیچ کاری نکرده اند. دوم هزاره جات تنها در بامیان خلاصه نمی شود اگر کسی قصد کار ویاخدمت درهزاره جات را دارد چرا در دایکندی، غور ، سر پل، سمنگان، پروان، هرات، کابل، غزنی و غیره جایهای هزاره نشین نمی رود که همه جمع شده دربامیان؟ درزمان جنگها هم همین بامیان مرکز مقامت قرارداشت وقتی زور آمد همگی فراری شده رفتند خانه هایشان بامیانیها قتل عام شدند، خانه هایشان سوختند، مال شان به تاراج رفتند. چنیدین بار. البته ما از این بابت مناثیر نیستیم که برای سرنوشت مردم ما قربانی داده ایم و لی نباید امتیازات آن از ما به زور سلب شود. امروز بامیانی ها در یک رقابت بابرابر با دیگران قراردادر. فرصتهای مساوی درولایت خود بادیگران ندارند. دوستان کویته ولای ما که اکثرا ریشه تاریخی شان به غزنی بر می گردد چرا غزنی را به پشتونها ایلاکرده؟ بامیانی ها درقدرت سیاسی امروز سهیم نیستند ازینرو نی در ادارات حکومتی و نی در ماسسات غیر دولتی سهم دارند. توقع ما از دوستان اینست که از مقامات بخواهند که سهم شایسته مردم بامیان را به آنها بدهد. نه اینکه آنها را بیشتر ملامت کنند مردم بامیان زجر کشیده، قتل عام شد و بربادی های چندین باره را دیده است چندین بار مردم بامیان چپاول شده . در دیگر جایهای دنیا برای مردم چون بامیان تبعیض مثبت قایل میشوند و لی اینجا برادر ما نظیر سخیداد از آنطرف دنیا مارا به کوته نظری متهم می کنند. ایشان شایداز شکم سیر گپ می زند و ازتبعیضات عینی علیه بامیانیها خبرندارند. به گفته شاعر یزد که به حافظ گفته بود:
حافظا شیراز دارد نان مفت/ می توانی شعر های خوب گفت/ گر بیایی یزد شعر بافی کنی/ مهره از کونت بیافتد جفت جفت.

ناشناس گفت...

من کاملا با نظر سلیمان موافق هستم، کسانی که از پاکستان آمده اند، انسان های بسیار نامرد هستند که اول از همه خودشان را اصلا افغانی نمی گویند چه برسد که خود را هزاره بنامد، آنها خودشان را همیشه کوتگی می گویند و از هویت پاکستانی دفاع می کنند، فقط فقط از نام هزاره بودن برای کار پیدا کردن در بامیان و کابل (دیگر شهرها که این ها را راه نمی دهند) استفاده می کنند. وقتی که کاری هم پیدا کنند تمام سعی و تلاش شان این است که بتوانند کوتکی های ( پاکستانی) خودشان را بیاورند مثلا یک نمونه اش که خودم شاهد هستم رجب کوتگی (مدیر بخش استخدام) که در اکدین هست تا جایی که بتواند پاکستانی در اکدین جا به جا می کند ولی خوشبختانه در این اواخر نیروی انسانی از دانشگاه های مختلف توانسته جایگاه واقعی خودشان را پیدا کند، دوست عزیزی که از سلیمان شکایت می کنی و توهین می کنی شما شاید خودتان یکی از همان ها باشی من بارها بارها شاهد کارهای این کوتگی ها بوده ام که عدالت را رعایت نمی کنند. ایناها مهاجرینی که در کوته مهاجر می شوند را دایزنگی و افغانی می گویند. چطور می توان کسانی که این گونه رفتار دو پهلو دارند را جزء هزاره ها درد کشیده حساب کرد، چطور می توان توقع همیاری و مساعدت داشت، در این روزها شعار هزاره گرایی زیاد است هر خری دارد داداز حقوق هزاره ها می زند. کسی که در عمل ثابت کرد آن فرد هزاره واقعی است نه کسانی که نمک می خورند و نمکدان می شنکند و پیام آخر من به این جناب ها این است که مثل بچه آدم در بامیان، کابل و ... به کار خود بپردازند و سعی نکنند دوستان مسخره خودشان را با هر نیرنگ و فریت بیاورند و برایشان کار پیدا کنند، ای کاش به قول مدافع کوتگی ها ظرفیت داشته باشید با آن رفتار مضحک تان، بچم شله خوده بخور پرده کو !