۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

در دو روز گذشته دو بار تهديد به مرگ و ترور شدم

در پي انتشار مطالبي در خصوص عملكرد روحانيون و علمادي ديني و نيز بعضي از علماي ديني مربوط به سادات محترم،‌ كه واكنش هاي مثبت و منفي اي را در پي داشت، اخيراً در طي دو روز گذشته در بخش نظرات وبلاگم از طرف افرادي ناشناس كه با هويت اصلي شان حرف نميزنند،‌ دو بار تهديد به مرگ و ترور شدم.
جداي از اينكه اين تهديدات تا چه ميتواند شكل واقعي به خود داشته باشد و بتواند خطراتي را متوجه من سازد،‌ نكته مهمتر عوامل اين گونه اقدامات ميباشد،‌ به عقيده من آنگونه كه از عكس العمل هاي بعضي از افراد نسبت به مطالب نوشته شده،‌ پيداست،‌ آنان فقط ميتوانند وابسته به دو گروه باشند:
1- گروهي كه خودشان را همواره در درازاي تاريخ به عنوان نسل برتر بر مردم مان تحميل كرده اند و هميشه با نيرنگ ها وترفند هاي مختلف كه در آن كاملا مهارت نيز دارند،‌ سفره هاي شان را از دسترنج مردم فقير و محروم مان،‌ رنگين ساخته اند و انگار حالا كه سلطه شان در تزلزل افتاده است،‌ دست و پا ميزنند تا حتي با خشونت هم كه شده جلو افشا شدن رازهاي تاريخي شان گرفته شود.
2- گروه افراطي و يك جانبه نگر‌ روحاني نما،‌ كه آنان نيز در حاليكه خود در ناآگاهي مطلق قرار دارند،‌ سلطه ناحق ديني شان را بر مردم تحميل كرده اند و هرگز اجازه اعتراض و انتقاد نسبت به مسايل ديني را به ديگران و بخصوص نسل جوان،‌پرتكاپو و كنجاو امروزي،‌ كه با نوانديشي و تجدد گرايي،‌ سعي در روشن شدن مسايل مبهم و سوال برانگيز دارند،‌ نداده اند،‌ زيرا اينكار حاكميت تاريخي آنان را در خطر نابودي قرار ميدهد و حكم فرمايي آنان را زير سوال مي برد.
البته قسمتي از اين تهديد ها كه كاملا با عفت قلم و كلام در مغايرت قرار دارد، بدين گونه است "من وبلاگت را خواندم انسان نفهم و خود خواهی هستی اگر باز هم در مقابل روحانیون موضع بگیری دور نیست که ترورت کنیم و سگ هم باز خواست ات را کرده نمیتواند همانطوریکه ......"

۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

آخوند ها به حرف خود شان هم عمل نمي كنند

در آخرين روزهاي قبل از شروع ماه محرم و عاشوراي حسيني كه جامعه اسلامي سراسر سياه مي پوشند و بر سر و سينه ميزنند،‌ شوراي علماي تشيع مركز باميان ابلاغيه اي را به نشر رسانيد و به تمام حسينيه ها و تكايا فرستاد كه حاوي مصوبه آن شورا در مورد چگونگي برگزاري مراسم عزاداري از نظر محتوايي بود،‌ نكات عمده اين مصوبه عبارت بودند از:
1- روحانيون و مبلغين بايد بخش مباحثه و سوال و جواب را در برنامه كاري شان بگنجانند.
2- در مورد مسايل روز،‌ رويداد هاي سياسي ،‌فرهنگي و اجتماعي جاري در كشور،‌ صحبت كنند.
3- در مورد عنعنات و رسومات ناپسند در جامعه به بحث بپردازند.
4- اسراف،‌تبذير، امر به معروف و نهي از منكر در آجنداي تبليغان روحانيون جا داده شود.
5- و مسايل ديگر.
اما با گذشت ده الي سيزده روز از محرم،‌ آنچه مشاهده شد و آنچه در منابر و تكايا و حسينيه ها گذشت،‌ حاكي از عدم تطبيق كامل اين مصوبه بود،‌ روحانيون و مبلغيني كه خود اين مصوبه را به تصويب رسانيده بودند،‌ درست برعكس آن عمل كردند و آن را زير پا گذاشتند.
بخش سوال و جواب و بحث روي مسايل ديني و غيره كه يكي از نيازمندي ها مهم و حياتي در جامعه و بخصوص براي نسل پرتكاپو و كنجكاو امروزي ما مي باشد، بكلي به فراموشي سپرده شد و يا روحانيون ما نخواستند و يا هم نتوانستند در معرض سوالات مردم قرار گيرند.
مسايل جاري سياسي فرهنگي ما اكثرا به بحث گرفته نشد و تمام موعظه ها و سخنراني ها به عاشورا و يا هم مسايل ديني چون نماز،‌روزه،‌خمس ،‌زكات و غيره خلاصه شد و بس.
روشنگري پيرامون عرف و عنعنات ناپسند در جامعه،‌ از ديرباز در جامعه مطرح بحث است و از زواياي مختلف به آن نگريسته ميشود،‌اما روحانيون ما كمتر و يا اصلا به آن نپرداختند،‌ البته قبلا آنان مصوبه هايي را در اين مورد نيز داشتند ولي خود از در زمره نخستين ناقضين آن بوده اند.
بناءً‌ ميتوان نتيجه گرفت كه دهه محرم كه اوج مسئوليت و مسئوليت پذيري علماي ديني در مقابل مردم ميباشد،‌ همه ساله به گونه عادت سپري ميگردد،‌ بدون آنكه از آن استفاده درست و اصولي صورت بگيرد و مردم بسوي بهتر زيستن سوق داده شوند.

۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

آخوندي كه دزد تربيت كرده است

پيش از بيان اصل مطلب ميخواهم بگويم كه اصلا قصد موضع گيري عليه روحانيت و علماي ديني را ندارم و دوست ندارم مهر بي ديني و ارتداد بر پيشاني ام بخورد، زيرا امروزه آسان ترين كار در مقابل افرادي كه به تحليل مسايل ديني برخلاف نظرات و عقايد تحميلي،‌ مي پردازند اتهام ارتداد و خروج از دين و يا مسيحيت گرايي ميباشد.
يكي از روحانيون محترمي كه از سادات نيز ميباشد،‌ در ايام دهه محرم همواره بالاي منبر ميرفت و با آب و تاب تمام مردم را به رعايت احكام دين و شريعت دعوت ميكرد و بيش از حد اصرار ميورزيد كه مردم دست از دين برنداشته ،‌تلاش شان را در راه حفظ دين و شئونات و احكام دين مقدس اسلام متمركز سازند.
اما آنچه تمركز اين مطلب است اين است كه فرزند همين آدم ،‌ همين روحاني داغ و داعي دين،‌ در جريان مراسم عزاداري در ماه محرم دست به سرقت زده و كفش هاي (كفش هاي نو و گران قيمت)‌ مردم را از حسينيه مي دزديد،‌ اين يك ادعا نيست، بلكه شواهد زنده اي ثابت كننده اي اين ادعاست.
بناءً‌ واضح و آشكار ميگردد كه بعضي از افرادي كه نقش تصميم گيرنده براي جامعه را براي خودشان قايل ايند،‌ به جاي اينكه خود الگو باشند و با عملكرد عيني شان ديگران را نيز وادار كنند،‌ تا چه حد به تظاهر دست ميزنند،‌ اينان كساني هستند كه همواره مردم را با حرف هاي دهن شيرين كن شان فريب ميدهند و خود حتي اندكي نيز عمل گرا نيستند و به آنچه خود ميگويند و ديگران را به عملي ساختن آن توصيه ميكنند ذره اي عمل نمي كنند.
اين است واقعيت جامعه بيمار و مريض ما.

۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

آزادي بيان بار ديگر مورد تعرض قرار گرفت

روز گذشته رسانه هاي كشور از نشر اعلاميه اي از سوي لوي سارنوالي افغانستان خبر دادند كه طي آن از تمام رسانه ها خواسته شده بود تا از پخش و نشر خبرها،‌ گزارشات و تحليل ها در مورد انتخابات پارلماني سال روان،‌ خود داري ورزند.
به نقل از سايت خبري وخت،‌ دفتر نی(حمایت کننده رسانه ها) در واکنش به اعلامیه اخیر لوی سارنوالی مبنی بر نشر نکردن خبر ها،گزارشات وتحلیل ها در مورد انتخابات مجلس نماینده گان میگوید ، گر چه متن اعلامیه مذکور احترامآ است با آن هم در مغایرت با قانون اساسی و قانون رسانه ها میباشد. صدیق الله توحیدی مسوول دیده بان رسانه ها امروز در یک نشست خبری گفت که، هیچ ارگان دولتی وغیر دولتی حق ندارد که در امور نشرات رسانه ها دست به سانسور و محدودیت بزند واعلامیه اخیر لوی سانوالی افغانستان در مغایرت به ماده 34 قانون اساسی و ماده 4 قانون رسانه ها قرار دارد. وی افزود:"لوی سانوالی افغانستان بدون در نظر داشت قانون اساسی و قانون رسانه اعلامیه را نشر میکند که اهانت به رسانه ها،تحلیلگران و ژورنالستان میباشد. " مسوول دیده بان رسانه ها می افزاید که رسانه ها در طول انتخابات مجلس نماینده گان یک جانبه صحبت وتحلیل نکرده و هیچ خلاف ورزی ننموده است. به گفته آقای توحیدی، همچنان رسانه ها هیچ جرم را مرتکب نشده که سبب نشر نکردن خبر ها ، گزارشات وتحلیل ها در مورد انتخابات شده باشد. توحیدی علت اصلی نشر اعلامیه مذکور را عدم درک لوی سارنوالی از قانون اساسی و همچنان دستوری از حلقات میداند که نشر شده است. وی همچنان گفت:" لوی سارنوالی افغانستان به شکل احترمآ که از رسانه ها خواسته است،باید احترامآ نیز معذرت بخواهد." روز گذشته لوی سارنوالی افغانستان اعلامیه را نشر کرد که در آن از تمام رسانه ها احترامآ خواهش شده بود که در مورد نشر وپخش تحلیل ها،خبر ها وگزارشات در مورد انتخابات مجلس نماینده گان تا اعلام تصمیم ستره محکمه اباه ورزند. گفتنیست که حکومت افغانستان آزادی بیان را یکی از دست آوردهای نه ساله خود میداند.

۱۳۸۹ آذر ۲۹, دوشنبه

باميان در اولويت پروسه انتقال قدرت

بدنبال موافقت دولت افغانستان با نيروهاي بين المللي بر سر انتقال مسئوليت هاي نظامي و انكشافي به دولت افغانستان،‌ ديروز داكتر اشرف غني احمد زي به عنوان رئيس پروسه انتقال مسئوليت هاي نظامي و انكشافي از نيروهاي بين المللي به دولت جمهوري اسلامي افغانستان وارد باميان شد.
مسولين ولايتي باميان هدف از اين سفر را بررسي چگونه روند انتقال مسئوليت هاي نظامي و انكشافي از نيروهاي خارجي به دولت افغانستان و بحث روي مشكلات و چالش هايي كه احتمال دارد بعد از عملي سازي اين امر فرا روي دولت قرار گيرد،‌دانسته اند.

آقاي احمد زي ديروز با داكتر حبيبه سرابي والي باميان، مسئولين سكتور امنيت ،‌ سكتور عدلي و قضايي،‌ اعضاي شوراي ولايتي و ساير روساي دواير دولتي باميان روي موضوعات فوق صحبت نموده و به بحث و تبادل نظر پرداختند.

گفتني است ولايت باميان در كنار ولايت هاي پروان پنجشير و چند ولايت ديگر در صدر اين برنامه قراردارند و اولين ولاياتي هستند كه انتقال قدرت در آن صورت خواهد گرفت.

۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

نمایندگان بامیان در مجلس سنا چه کرده اند؟

حدود یک سال از شروع دوره دوم کاری سناتوران در مشرانو جرگه یا مجلس سنا، سپری میگردد و هم اکنون نیز این نمایندگان در تعطیلی زمستانی به سرمی برند.روی بحث ما در این مطلب کارکرد سناتوران معرفی شده به نمایندگی از ولایت بامیان در این مجلس میباشد، سناتورانی که با رای مستقیم و با اعتماد مستقیم مردم فراموش شده بامیان به این مقام دست یافته اند.
در دور دوم در انتخابات داخلی سال گذشته شورای ولایتی بامیان آقای سید اسد الله جعفری با کسب بیشترین آراء و آقای سناتور رهایی با فرمان رئیس جمهوری کرزی به شورای ملی راه یافته اند.
و اما آنچه در مورد این دو قابل بحث است:
1- آقای سید اسد الله جعفری :
نامبرده فرزند سید غضنفر شاه یکی از خوانین معروف ولایت بامیان که در انتخابات سال گذشته همانند آقای فکور بهشتی، با استفاده از نفوذ و شهرت پدرش رای قابل توجهی را بدست آورد و بر کرسی وکالت تکیه زد. ایشان فاقد تحصیلات عالی بوده و قوه بیان و افهام و تفهیم و افاده نهایت ضعیفی را دارد که شایستگی نمایندگی از مردم بامیان را از وی سلب می کند، تجارب گذشت یک سال نشان گر صریح این ادعاست، حتی برای یک بار دیده نشده است که ایشان در شورای ملی لب به سخن گشاید و نامی از بامیان بر زبان جاری کند چه برسد به اینکه بر سر مسایل مهم ملی و کشوری اظهار نظر بکند. اکنون که تعطیلات زمستانی در حال سپری شدن است ، وی در بامیان بسر می برد و اصولا باید با تدویر گردهمایی ها و تجمعاتی و با بازدید مستقیم از مردم، به ناله های آنان گوش فراداده و وظیفتاً مشکلات و نیازمندی های مردم را به مراجع ذیربط انتقال داده و یا هم در صورت لزوم آن را در اجندای کمیسیون های داخلی مشرانو جرگه و یا هم در جلسات عمومی آن شوری مطرح سازد تا باشد که گرهی از کورگره های این خطه باز شود، اما ممکن است حتی عده کمی هم از حضور شان اطلاع نداشته باشند.
2- آقای هدايت الله  رهایی :
او نیز از تبار خوانین است و برای بار دوم آنهم با فرمان کرزی به وکالت دست یافته است، فرمانی که به احتمال زیاد او را وادار به این کرده است که به شدت از سیاست های کرزی دفاع کند و کمکاری ها و بی توجهی های مشهود و محسوس نظام قبیله سالار فعلی را پوشش دهد تا از لطف بی کران جناب کرزی تشکر و قدردانی کرده باشد.
او کسیست بامیان را از نظر رشد و انکشاف در رده هفتم در سطح کشور میداند، چیزی که بیشتر به جوک و لطیفه میماند تا واقعیت. او کسیست که از کارکرد دولت در بامیان به شدت دفاع می کند و به این عقیده است که بامیان در طول سالیان گذشته رشد بی سابقه ای داشته و در ابعاد مختلف پیشرفت های زیادی انجام پذیرفته است.
او به گوش هایش پنبه زده است تا ناله های مردم را نشنود، عینک خوش بینی به چشم زده است تا زخم های کهنه و خون آلود مردم بامیان را نبیند و به زبانش قفل بی زبانی انداخته است تا مبادا محرومیت های تاریخی بامیان را فریاد کند و در اثر آن مورد خشم و نفرت کرزی و کرزئیان قرار بگیرد.
بناءً وضاحت می یابد که سناتوران ما در مشرانو جرگه مسئولیت وظیفوی ، ایمانی، وجدانی و ملی شان را در قبال اعتماد خالصانه ای که مردم به آنان داشته اند، ادا نکرده اند، یا توانایی این کار را نداشته اند و یا هم تحت تاثیر جریانات مختلف، از این کار سر باز زده اند.
خداوند به ایشان لطف کند تا بامیان را بیاد آورند.

۱۳۸۹ آذر ۲۴, چهارشنبه

دهه محرم و تجارت روحانيون و آخوند ها

دهه اول ماه محرم بعد از شهادت حضرت امام حسين عليه السلام و يارانش،‌ همه ساله توسط مسلمانان و به خصوص شيعيان در سراسر جهان تجليل و گراميداشت ميگردد و اما در مناطق شيعه نشين افغانستان،‌ روحانيون و مبلغين ما رسمي را نهادينه كرده است كه بر اساس آن فقط در بدل مقدار معين پول كه در بعضي از ساحات مبلغ هنگفتي نيز است،‌ حاضرند براي مردم موعظه نموده و روضه بخوانند.
اين مسئله به هيچوجه قابل انكار نيست،‌ برهمگان هويدا و روشن است كه اين دهه تبديل به دهه تجارت و كسب در آمد براي مبلغين و روحانيون شده است، به گونه اي كه اگر مردم حاضر به پرداخت پول به اين افراد نشوند، به احتمال زياد عزاداري و روضه خواني در عاشوراي حسيني ملغا خواهد شد و اين فرهنگي كه در درازاي تاريخ در بين مردم نهادينه شده است به فراموشي سپرده خواهد شد.
حال جداي از اينكه حكم شرعي دريافت پول در بدل سخنراني، موعظه و روضه خواني چه ميباشد،‌ مهم وجدان اين آقايون است كه مسئوليت ايماني،‌ديني و وظيفوي شان را فراموش كرده اند و فقط به پول و ثروت مي انديشند نه اينكه با درك رسالت سنگين شان،‌ در ترويج فرهنگ و مكتب انسان ساز عاشورا تلاش كنند،‌ آنها تكرار دهه محرم را به يك عادت براي مردم تبديل كرده اند كه همه ساله تكرار ميشود بدون اينكه درك واقعي مردم از اين حادثه بزرگ افزايش يابد،‌مگر نه اينكه شاعر گرامي اي گفته است:‌
تاسيس كربلا نه فقط بهر ماتم است دانش سراي و مكتب اولاد آدم است

۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

شما حسین نیزم، عباس نیزم، علی اکبر نیزم زینب نیزم و غیره نیزم هستید

دیروز در یکی از حسینیه های مرکز بامیان در مراسم عراداری ماه محرم شرکت کردم، با موارد جالبی برخوردم که آن را با شما شریک خواهم ساخت.
درین مراسم پس از سخنرانی و موعظه و روضه خوانی توسط دو تن از روحانیون، سخنرانی نهایی و دعا و اختتامیه با احترام خاصی که مردم تا هنوز به آن پابندند به یکی از سادات واگذار شد، از همان ابتدا واضح و آشکار بود که وی از حتی از سوادی در حد ابتدایی هم بی بهره است و فقط بخاطر سادات بودنش اجازه یافته است تا بالای منبر قدم بگذارد.
موضوع بحث ایشان امر به معروف و نهی از منکر بود، حرف های جالبی را تکرار کرد، در قسمتی از سخنانش گفت " کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را انجام نمیدهند مشرک اند و به خداوند شرک آورده اند"، من برای اولین بار این مصداق شرک را از زبان ایشان شنیدم و برایم بسیار جالب و شنیدنی بود، وی در ادامه مردم را مورد خطاب قرار داد و اینگونه پیشرفت (عین کلمات ایشان ذکر میشود) : "مردم ، خواهران، برادران، شما حسین نیزم هستید، شما عباس نیزم هستید، شما علی اکبر نیزم هستید، شما زینب نیزم هستید، وظیفه شماست که امر به معروف و نهی از منکر کنید".
بهر حال منظورم از نوشتن از سطور این بود که مردم ما تا هنوز نتوانسته اند سلطه یک عده ی برتری طلب را کنار بزنند و به آنان بفهمانند که دیگر نسل برتر نیستند، هنوز بیسواد ترین فرد این قشر بر ما حکم میراند و امتیازات استثنایی خویش را از ما با تمام مهارتی که دارند می ستاند و از طرف دیگر مردم نا آگاه ما را با معلومات ناقص و اشتباه خویش همچنان به بیراهه تاریخ سوق میدهد.

۱۳۸۹ آذر ۱۶, سه‌شنبه

جامعه دانشجویی بامیان رسالت شان را باید درک کنند

دانشجویان به عنوان قشر متفکر، نو اندیش، آینده ساز و پرتحرک و با انرژی می توانند با حرکات و جهش های بجا و مناسب شان، سرنوشت و آینده هر جامعه ای را رقم بزنند، آنان نسلی هستند توانا و قادر به درک مسایل و قضایای جاری در جامعه که به دور از محافظه کاری و با پشتکار و تلاش، قابلیت اعمال تغییر و تحول مثبت در روند جاری جامعه را دارا هستند.
و اما در بامیان با آنکه دانشجویان این خطه گهگاهی فعالیت ها مقطعی از خود نشان داده و جرقه هایی را تولید کرده اند که بعضاً توسط مقامات مسئول بازداشته شده اند و بعضاً هم پیگیرانه عمل نکرده اند، اما در کل میتوان ادعا کرد حرکت های متحول و تغییر آور که به عنوان قطبی از نیروی موثر، در قضایای بامیان از سوی آنان صورت نگرفته است که بتوان به آن دل بست و به آینده نقش برجسته ی آنان امیدوار شد.
بناءً نگاه اقشار مختلف مردم دوخته به افکار و اندیشه های این جوانان دانشجو هست ، همه به آنان مینگرند تا در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، بازسازی، سیاست و حکومتداری در جامعه همیشه محروم و به دور از امتیازات لازم بامیان، رسالت انسانی و میهنی خویش را درک نموده و نسبت به ادای آن اقدام کنند تا باشد که تحرک و پویایی لازم ایجاد گردیده و فرایند رشد و توسعه در بامیان سرعت بیشتری بخود گیرد.

۱۳۸۹ آذر ۱۵, دوشنبه

قدرت انتقاد از دانشجویان و اساتید دانشگاه بامیان سلب شده است

اخیرا شاهد محافل فراغت دهها تن از دانشجویان دانشکده های زراعت و مالداری و تعلیم و تربیه دانشگاه بامیان بودیم که با شکوه و عظمت ویژه ای تجلیل گردید و فارغین توانستند پس از چهارسال زحمت و تلاش، سند فراغت شان را بدست آورد و راهی کار و فعالیت در جامعه محروم ما گردیده اند.
و اما کیفیت آموزش در این چهار سال از اهمیت ویژه ای برخوردار است که میتواند آینده فارغین را بگونه مثبت و یا هم منفی رقم بزند. محمد باقر اندیشمند یکی از فارغ التحصیلات دانشکده زراعت و مالداری که در این مراسم به نمایندگی از فارغین سخن میگفت به نکات خوبی اشاره کرد، وی از سلب قدرت نه گفتن و انتقاد کردن در محیط علمی دانشگاه گلایه داشت و افزود که محصلین و حتی اساتید توان نه گفتن و انتقاد کردن را ندارند. وی همچنین در قسمت دیگری از سخنانش از اینکه مفاهیم علمی و تحقیق بگونه کاملاً نقلی و تقلیدی به محصلین ارائه میگردد شکایت داشته و گفت که باید مسایل علمی بگونه تحقیقی و آزمایشی به بحث گرفته شوند تا برای محصلین بهتر قابل درک و فراگیری باشد.
قابل یاد آوریست که شکایات دیگری نیز از روند تدریس و کیفیت آموزش در دانشگاه بامیان همانند پایین بودن سطح علمی اساتید، کمبود اساتید متخصص و مسلکی و غیره مطرح میباشد.

۱۳۸۹ آذر ۱۴, یکشنبه

اعتراض در برابر پشتو بودن سرود ملی

روز جمعه در مراسم فراغت 68 تن از دانشکده زراعت و مالداری دانشگاه بامیان، زمانیکه در شروع مراسم همگی به احترام سرود ملی به پا خاسته بودند، عده ای اندکی همچنان بر روی صندلی های شان نشسته بودند و از ایستادن خود داری کردند.
آنان دلیل این امر را پشتو بودن سرود ملی عنوان کردند و افزودند که با توجه به تعدد زبان ها در کشور، سرود ملی نیز نباید فقط به زبان یک قوم خاص آنهم پشتو باشد، از طرف دیگر آنان ادعا داشتند که از متن سرود ملی چنین بر می آید که افغانستان خاک و وطن اصلی هزاره ها نیست و در آن هزاره ها فقط ساکن این سرزمین خوانده شده است که مفهوم مهاجر بودن آنان را میرساند.
براستی هم چرا چنین تبعیض آشکار اعمال میگردد؟ چرا زبان پشتو زبان برتر باید پنداشته شود؟ چرا اقوام دیگر خویشتن را در سرود ملی تحقیر شده احساس کنند؟
بهتر نبود تا سرود ملی کشور حد اقل به گونه مختلط به دو زبان رسمی کشور یعنی دری و پشتو سروده میشد و متن آن بگونه ای سروده میشد که تمام اقوام افغانستان حضور خویش را در آن احساس میکردند و رضایت همه را جلب میکرد؟

۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

روایتی از رشوه ستانی در شفاخانه بامیان

دوستی روایت میکرد که :
خانمم را برای انجام عمل زایمان چندی قبل به شفاخانه بامیان انتقال داده بودم، پس از ولادت نوزاد، وقتی اطلاع حاصل کردم خواستم بروم داخل بخش و همسرم را ملاقات کنم اما متأسفانه با ممانعت جدی خانمی که در ورودی بخش بود مواجه شدم، پس از اندکی تعلل، از رفتارش پی بردم که احتمالا منظوری دارد، بناءً با تردد و اندکی هراس مبلغ 100 افغانی را به ایشان پرداخت کردم تا اجازه ورود صادر کند، خانم یاد شده پس از دیدن پول با کمال ادب و احترام راه را گشود و مرا به سمت اتاقی که خانمم بستر بود راهنمایی کرد. با خودم گفتم بلی در افغانستان راهکار و راه چاره تمام مشکلات پول است، داشتن پول داشتن زندگی ایده آل است و نداشتن آن محرومیت از تمام حقوق و خدمات رفاهی عامه و سایر مسایل.
آری
این است وضعیت ما در بامیان و شفاخانه ولایتی آن که هردم داد از کیفیت بالای خدمات آن زده میشود.

۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

اراده قاطع، پیروزی به ارمغان آورد، بر همگان مبارک باد!

سرانجام پس از تعلل های سیاسی در خصوص اعلام نتایج انتخابات پارلمانی ولایت غزنی، ایستادگی و اراده قاطع و بی مانند هزاره ها اعم از احزاب سیاسی، شخصیت های بزرگ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نهادهای مدنی، روشنفکران، روزنامه نگاران و .... در مقابل سد سنگین محروم سازی و منزوی سازی این قوم توسط نظام فاشیست و قبیله گرای حاکم، نتیجه مثبت داده و پیروزی بزرگ و تاریخی ای را برای مردم مان به ارمغان آورد. این پیروزی با شکوه برهمگان مبارک باد.
اما !
اینک این پیروزی برای کاندیدان برنده ولایت غزنی بسا شیرین و از آنسو سنگین و به شدت مسئولیت آور است البته از جهات ذیل:
1- مسئولین واقعی کاندیدان برنده ولایت غزنی این است که بدون درنظرداشت تعصبات مذهبی ، قومی و .... بگونه درست و منطقی از موکلین شان نمایندگی نموده و ثابت سازند که آنان وکلای تمام مردم غزنی هستند به وکلای قوم هزاره ساکن در آن ولایت.
2- پابندی به نظام دموکراسی، احترام به قوانین، صلح دوستی و مشارکت ملی، وحدت ملی و عدالت اجتماعی در کشور این قوم را در عمل به آنانی که ویژگی ها فوق را ندارند و به دنبال تخریب و حذف دیگران بوده و قدرت را میراث پدری شان میدانند نشان دهند.
3- به دیگران بفهمانند که میتوان با اراده و تصمیم قاطع و با اتحاد و همبسگی ، حقوق رفته خویش را از دیگران بازستانند و این مفهوم را واضح سازند که دیگر نمیشود بسادگی دیگران را به انزوا کشانید تا در آینده آنان دچار این اشتباه فاحش نشوند و به همت این قوم پی برند.