۱۳۹۰ بهمن ۲۳, یکشنبه

فریاد افشار در سکوت سرد و ننگین در بامیان

افشار فریاد بلندیست که در همیشه تاریخ گوش های آگاه و با احساس را می نوازد و شانه هایی که زخم را تجربه کرده اند، می لرزاند.


افشار تکرار جبر عبدالرحمانیست که اوج مظلومیت تاریخی هزاره ها را در مقابل وحشی ترین، خونخوار ترین، بی رحم ترین و ظالم ترین انسان نماها را به نمایش میگذارد.


افشار تاریخ زنده و گویائیست که باید تا دنیا دنیاست و خون و احساس در وجود هزاره ها جاریست باید با صدای بلند فریاد شود تا روح پرپرشدگان آن شهر غریب، آرامش یابد و روان قاتلین و جنایت پیشگان و معامله گران خون و سرنوشت مردم مظلوم هزاره، در عذاب ابدی فرو رفته و وجدان درد بگیرند.


افشار در بامیان فریاد شد، اما فریاد ها در میان سکوت سرد و بیروح و ننگین بامیان و بامیانیهای بی احساس، که همواره در تمام مقاطع کنونی، منفعلانه برخورد نموده اند، رنگی نداشت و سایه یاس بر افکار و اندیشه های معدود رنج دیدگان و زخم خوردگان افگنده بود و آه حسرت بر دل آنان نهاده بود.


بامیان، با این آوازه جهانی اش، چرا در مقطع حساس کنونی اینگونه به انفعال کشانیده شده است؟


بامیان چرا این گونه نسبت به سرنوشت خویش بی احساس شده است؟


بامیان چرا بخود نمی آید و گذشته های تلخ و تاریک و پر از خون و درد را بیاد نمی آورد؟


مگر بامیانیها را چه شده است؟


چه شده است؟


چه شده است؟


چه شده است؟


وای بر شما

۲ نظر:

ناشناس گفت...

با درود و روز بخیر!
دیده می شود از اینکه افراد بیشتری در راهپیمایی به مناسبت 22 دلو شرکت نکردند بسیار زیاد ناراحت هستید و این را هم باید به شما حق داد.
اما این را هم باید به یاد داشته باشید که تعدادی که این راهپیمایی را برگزار کردند کسانی هستند که همیشه به دنبال بهانه ای برای راهپیمایی هستند البته شخصا مخالف راهپیمایی نیستم و نخواهم بود اما از اینکه همیشه راهپیمایی در شهری صورت بگیرد دیگر کسی به این رویدادها اهمیتی نمیدهند به اصطلاح عام اینکه (شوربایی) شده است. برگزارکننده گان می توانستند از افشار به صورت سمینار، نمایش فیلم در مکانهای عمومی، یا مجالس کوچکی که می توانست خاطرات افشار را در اذهان مردم بیشتری زنده کند. من هم یکی از شهروندان این شهرم و واقعا خیلی دلم می خواست که در این راهپیمایی شرکت کنم اما چون برگزارکننده گان کسانی بودند که به مزاجم نمی خورد از شرکت کردن امتناع ورزیدم.
تمدن مردم بامیان را نمی شود با شهرهای بزرگ مقایسه کرد حرکت های مدنی این مردم همیشه نوآورانه و بسیار عالی بوده و صدایی را در افغانستان و جهان بلند کرده است اما ...

سليمان احمدي گفت...

برادر ناشناس سلام
خوب با هویت اصلی ات نظر می دادی چون من از کسانی که با بزدلی هویت شان را پنهان میکنند متنفرم، ما باید به آن حد شجاعت داشته باشیم که به دیگران بگوییم کی هستیم.
افشار محدود به منطقه افشار نیست، افشار فریاد یک ملت است که قرن های قرن زیربار ظلم و ستم زیسته اند. بناءً بر من و توست که بدون هیج ملاحظه دردهای تاریخی مان را به هر بهانه ای فریاد کنیم که افشار یکی از این بهانه ها میتواند داشته باشد، و این نهایت بی دردی و بی احساسی را می رساند که فقط به دلیل حضور چند تنی که مطابق مزاج مان نیست، دردها و زخم های ملت مان را فراموش کنیم.