در ذيل مطلب قبلي وبلاگ تحت عنوان زن روحاني نمايي كه خود شريعت را نقض ميكند يكي از خوانندگان محترم نظرش را به مضمون آتي الذكر بيان داشته است:
من نامم زهرا است همان طور كه بالا نوشته ام.درست است ما نميتوانيم تمام مشكلات جامعه را اينجا منعكس كنيم اما من مانده ام اينكه شما اين را ارجحيت داده ايد بر تمام معضلات كلاني كه ناگفته مانده اند دليلش چيست؟چرا مثل ايراني ها هر چيز را ميكوبيد بر سر تهاجم فرهنگي؟ استعمار غرب؟ برويد هزاره جات را ببينيد پوششي كه شريعت ميگويد آنجا ها هم تهاجم غرب زنها را به گذاشتن پيچه و بوسيدن دست اقوام مرد واداشته؟ همين پتلوني كه ميپوشي مال فرهنگ غرب است. مانتوها و شلوار هاي كابو مال فرهنگ بيگانه است. رسم هاي عروسي آهنگ ها رقص ها. چرا تا حالا به ذهنت نرسيده رقص هزارگي پيشپو در حال نابودي است؟ با اينكه ميراث فرهنگي ما است؟ چرا نميبيني در هزاره جات بازيهاي قديمي دوبيتيها و دويي هايي كه مختص خانم ها بوده نابود ميشوند؟ اينها فرهنگ نيست؟ يا مشكل شرعي دارند كه به آنها نميپردازيد؟
بناء با توجه به اينكه زهرا جان مطالب مهمي را مطرح كرده اند لازم دانستم تا جواب شان را در صفحه اصلي در چند سطري بنويسم:
1- اينكه من موضوع نقض شريعت توسط يك از كساني كه خود را عالم ديني ميخواند را ارجحيت داده و به آن پرداخته ايم، به اين دليل بوده است كه روحانيون و علماي ديني همواره در طول تاريخ كشور مان، خود شان را در مقام پيشگامان جامعه و كساني كه بايد جامعه را بسوي مسير مثبت منطبق با اصول دين و شريعت اسلامي رهنمون سازند،مي بينند. بناءً مهم و حياتي است كه به مشكلاتي كه از اين ناحيه در اجتماع پديد مي آيد پرداخته شود. و اما من تمام تمركزم روي اين مبحث نيست،بلكه اگر شما مطالب وبلاگم را مطالعه كنيد، من بسياري از مشكلات و معضلات اجتماعي،سياسي،فرهنگي و ... موجود در باميان را قبلا به بحث گرفته و مطالبي را در آن مورد نوشته ام.
2- تهاجم فرهنگي در كشور هاي اسلامي يكي از برنامه هاي استعمار و قدرت هاي ضد اسلامي است كه كتمان آن بر هيچ كسي ممكن نيست و افغانستان هم بعنوان يكي از كشور هاي اسلامي كه هم اكنون در جو كاملا نامساعدي بسر ميبرد، به شدت در معرض تهاجم فرهنگي قرار دارد.
3- پوشش زنان در هزاره جات همانند بيرون گذاشتن موها (به قول شما پيچه) اگرچه از نظر دين اسلام شايد مورد قبول نباشد ، ولي موضوع حاد و جدي اي كه بتواند روي گمراهي و انحراف جامعه تاثير داشته باشد نيست. اما آنچه را كه شما از آن به عنوان بوسيدن دست اقوام مرد ذكر كرده ايد، فكر كنم نيازي به توضيح ندارد زيرا جواب آن در گفته هاي خود تان وضاحت دارد، كلمه اقوام گوياي اين اين حقيقت است، زيرا در هزاره جات زنان فقط دست اقارب نزديك چون پدر، كاكا، ماما و پدر زن را ميبوسند كه از نظر شرعي هيچ اشكالي بر آن وارد نيست.
4- پوشيدن پتلون اگر چه برگرفته است فرهنگ غرب است ولي جزئي از نوع پوششيست كه از نظر اسلام مشكل شرعي ايجاد نميكند ولي من با نوع پوشش زنان كه از مانتو هاي كوتاه و لباس هايي كه با پوشش اسلامي در تناقض است شديدا مخالفم.
5- من بار ها پيرامون رسوم و عنعنات ناپسند رايج در جامعه كه شامل رسم هاي عروسي، آهنگ ها و رقص ها و .... كه بارها توسط خود روحانيون ممنوع اعلام شده است و اينكه اولين ناقضين آن خود علماي ديني بوده اند، اعتراضات شديدي داشته ام.
6- پيشپو يا رقص هزارگي قديمي، دوبيتي ها و دويي هاي هزارگي كه مختص خانم هاست، به عقيده من از ارزش فرهنگي بالاي برخوردار نيستند، زيرا آنان هم ميتوانند در مخالفت با ارزش هاي ديني و مذهبي مان قرار گيرند.
و اما موضوع مهم در بحث فرهنگ، اين است كه تبادل و تقابل فرهنگ ها در جهان امروزي يك اصل انكار ناپذير است،بناءً لازم است تا با تلاش و ابتكار، فرهنگ خودمان در در معرض ديد همگان قرار دهيم و نيز در مورد فرهنگ هاي مختلف مطالعات دقيق و اصولي داشته باشيم تا بتوانيم با بهره گيري از نكات مثبت فرهنگ هاي ديگر كه با ارزشهاي فرهنگي و ديني خودمان در تفاوت و تقابل نباشند، در غناي بيشتر فرهنگ خويش گامي برداشته باشيم.
من نامم زهرا است همان طور كه بالا نوشته ام.درست است ما نميتوانيم تمام مشكلات جامعه را اينجا منعكس كنيم اما من مانده ام اينكه شما اين را ارجحيت داده ايد بر تمام معضلات كلاني كه ناگفته مانده اند دليلش چيست؟چرا مثل ايراني ها هر چيز را ميكوبيد بر سر تهاجم فرهنگي؟ استعمار غرب؟ برويد هزاره جات را ببينيد پوششي كه شريعت ميگويد آنجا ها هم تهاجم غرب زنها را به گذاشتن پيچه و بوسيدن دست اقوام مرد واداشته؟ همين پتلوني كه ميپوشي مال فرهنگ غرب است. مانتوها و شلوار هاي كابو مال فرهنگ بيگانه است. رسم هاي عروسي آهنگ ها رقص ها. چرا تا حالا به ذهنت نرسيده رقص هزارگي پيشپو در حال نابودي است؟ با اينكه ميراث فرهنگي ما است؟ چرا نميبيني در هزاره جات بازيهاي قديمي دوبيتيها و دويي هايي كه مختص خانم ها بوده نابود ميشوند؟ اينها فرهنگ نيست؟ يا مشكل شرعي دارند كه به آنها نميپردازيد؟
بناء با توجه به اينكه زهرا جان مطالب مهمي را مطرح كرده اند لازم دانستم تا جواب شان را در صفحه اصلي در چند سطري بنويسم:
1- اينكه من موضوع نقض شريعت توسط يك از كساني كه خود را عالم ديني ميخواند را ارجحيت داده و به آن پرداخته ايم، به اين دليل بوده است كه روحانيون و علماي ديني همواره در طول تاريخ كشور مان، خود شان را در مقام پيشگامان جامعه و كساني كه بايد جامعه را بسوي مسير مثبت منطبق با اصول دين و شريعت اسلامي رهنمون سازند،مي بينند. بناءً مهم و حياتي است كه به مشكلاتي كه از اين ناحيه در اجتماع پديد مي آيد پرداخته شود. و اما من تمام تمركزم روي اين مبحث نيست،بلكه اگر شما مطالب وبلاگم را مطالعه كنيد، من بسياري از مشكلات و معضلات اجتماعي،سياسي،فرهنگي و ... موجود در باميان را قبلا به بحث گرفته و مطالبي را در آن مورد نوشته ام.
2- تهاجم فرهنگي در كشور هاي اسلامي يكي از برنامه هاي استعمار و قدرت هاي ضد اسلامي است كه كتمان آن بر هيچ كسي ممكن نيست و افغانستان هم بعنوان يكي از كشور هاي اسلامي كه هم اكنون در جو كاملا نامساعدي بسر ميبرد، به شدت در معرض تهاجم فرهنگي قرار دارد.
3- پوشش زنان در هزاره جات همانند بيرون گذاشتن موها (به قول شما پيچه) اگرچه از نظر دين اسلام شايد مورد قبول نباشد ، ولي موضوع حاد و جدي اي كه بتواند روي گمراهي و انحراف جامعه تاثير داشته باشد نيست. اما آنچه را كه شما از آن به عنوان بوسيدن دست اقوام مرد ذكر كرده ايد، فكر كنم نيازي به توضيح ندارد زيرا جواب آن در گفته هاي خود تان وضاحت دارد، كلمه اقوام گوياي اين اين حقيقت است، زيرا در هزاره جات زنان فقط دست اقارب نزديك چون پدر، كاكا، ماما و پدر زن را ميبوسند كه از نظر شرعي هيچ اشكالي بر آن وارد نيست.
4- پوشيدن پتلون اگر چه برگرفته است فرهنگ غرب است ولي جزئي از نوع پوششيست كه از نظر اسلام مشكل شرعي ايجاد نميكند ولي من با نوع پوشش زنان كه از مانتو هاي كوتاه و لباس هايي كه با پوشش اسلامي در تناقض است شديدا مخالفم.
5- من بار ها پيرامون رسوم و عنعنات ناپسند رايج در جامعه كه شامل رسم هاي عروسي، آهنگ ها و رقص ها و .... كه بارها توسط خود روحانيون ممنوع اعلام شده است و اينكه اولين ناقضين آن خود علماي ديني بوده اند، اعتراضات شديدي داشته ام.
6- پيشپو يا رقص هزارگي قديمي، دوبيتي ها و دويي هاي هزارگي كه مختص خانم هاست، به عقيده من از ارزش فرهنگي بالاي برخوردار نيستند، زيرا آنان هم ميتوانند در مخالفت با ارزش هاي ديني و مذهبي مان قرار گيرند.
و اما موضوع مهم در بحث فرهنگ، اين است كه تبادل و تقابل فرهنگ ها در جهان امروزي يك اصل انكار ناپذير است،بناءً لازم است تا با تلاش و ابتكار، فرهنگ خودمان در در معرض ديد همگان قرار دهيم و نيز در مورد فرهنگ هاي مختلف مطالعات دقيق و اصولي داشته باشيم تا بتوانيم با بهره گيري از نكات مثبت فرهنگ هاي ديگر كه با ارزشهاي فرهنگي و ديني خودمان در تفاوت و تقابل نباشند، در غناي بيشتر فرهنگ خويش گامي برداشته باشيم.
۲ نظر:
آقای احمدی اگر به فرهست مطالب نشر شده در وبلاگ تان یک نگاه گذرا بیندازیم خواهیم دید شما در کل مطالب مهم و ارزنده را نشر فر موده اید و خواهید کرد. امید وارم همینگونه ادامه دهید. گرچند یک شبه ره صد ساله پیموده نمی شود. ولی بازهم کار شما واقعا قابل قدردانی و سپاس است. در مقایسه با دیگر وبلاگهای هزارگی می توان گفت وبلاگ وزین شما در افشاگری و مبارزه با تبعیض مقام اول را داشته است. یک جهان سپاس. برای همیشه تازه و جاری باشی. خداکند از نقدهای خیر خواهانه شما در دل قومای گلم کدورتی پیش نیاید و ایشان نیز نقد های سالم و دوستانه نمایند.
ديگر جاي بحث نمانده است زيرا آنطور كه از پاسخ شما بر ميايد به من تلويحي گفته ايد من دلم ميخواهد من عقيده ام اين است وبلاگ خودم است به شما چه.
مثلا در مورد پيشپو اين نظر بسياري صاحب نظران است كه فرهنگي كهن در حال نابودي است اما شما چه نظري داريد؟ قابل گفتن نيست.
خداوند بصيرت عنايت فرمايد.
ارسال یک نظر