اخیرا آقای کبیر تابش در وبلاگش (بامیان پرس) در مطلبی تحت عنوان حاشیه های دیدار با اشرف غنی احمدزی نقل قول هایی از یک جوان بامیانی الاصل ساکن شهر مزار شریف که در دیدار با آقای اشرف غنی احمدزی با ایشان با ایشان همراه بوده است، را آورده بود که حاکی از نگرانی نامبرده از پیامدهای خروج نیروهای خارجی از بامیان میباشد، به نقل از وبلاگ بامیان پرس، ایشان در واکنش به سخنان آقای احمدزی مبنی بر قرار گرفتن بامیان در اولویت پروسه انتقال قدرت به دولت افغانستان، از این مسئله ابراز نگرانی کرده و گفته است که در صورت عملی گردیدن این پروسه، ولایت بامیان باردیگر در انحصار احزاب قرار گرفته و اقتدار تک حزبی بر بامیان سلطه می یابد و در ادامه همین شخص می افزاید که هم اکنون نیز در بامیان دست هایی در این راستا کار می کنند و از قوماندان امنیه بامیان که وابسته به قوم تاجیک می باشد، در شورای امنیت ملی شکایت برده اند.
بنابراین از اظهارات این جوان بامیانی ساکن خارج از بامیان بر می آید که ایشان هم از قوم تاجیک بوده و بنابر دلایلی در بامیان زندگی نمی کنند و نیز وضاحت می یابد که ایشان از وضعیت بامیان رضایت نداشته و نسبت به کاهش قدرت تاجک ها در بامیان و ازدیاد قدرت هزاره ها در این ولایت با زبان اعتراض حرف میزنند.
اما این برادر تاجک اگر اندکی تعمق به خرچ داده و با تعقل و تدبر به واقعیت ها بنگرد، خود به ناحق بودن سخنان خویش معترف خواهد شد، زیرا وضعیت در بامیان نه آنگونه است که ایشان فرموده اند، بل برعکس آن مصداق می یابد.
با آنکه در جغرافیای بامیان موضوع اکثریت هزاره ها مسلم است، اما ترکیب ملیتی و قومی در نهادهای دولتی این ولایت، آیینه تمام نمایی از تمام اقوام ساکن در کشور را به نمایش می گذارد، در پاسخ به اعتراض این برادر میتوان گفت که هم اکنون در ولایت بامیان پست های مهمی همچون فرماندهی پولیس (که با قوم گرایی تعداد زیادی از پست های مهم این نهاد را به هم تباران خویش واگذارده است) ، ریاست امنیت ملی، ریاست امور شهر سازی و .... را در اختیار دارند.
و اما موضوع وقتی اهمیت بیشتری می یابد که ساختار و ترکیب قدرت در خارج از بامیان تحت بررسی قرار گیرد، در همین ولایات تاجک نشین همسایه ولایت بامیان همانند پروان (که تعداد قابل توجهی از ساکنین آن را هزاره ها تشکیل میدهد، پنجشیر، کاپیسا، غور (عده از ساکنین این ولایت را هزاره ها تشکیل میدهند) و ... حتی نمیتوان یک کارمند پایین رتبه و یا حتی یک نفر گارد و محافظی که مربوط به قوم هزاره باشد استخدام نگردیده است و اگر هم گاهی کسی از این قوم استخدام گردد، در فضای کاری با واکنش جدی و شدید مواجه میشوند بگونه ای که عرصه را برای تداوم کارش تنگ می بیند تا آنکه وادار به ترک وظیفه میگردد.
در نتیجه از مباحث فوق اینگونه بر می آید که هنوزم هستند عده ای که حتی در بامیان که مرکزیت هزارستان میباشد، هزاره ها را به عنوان عنصر اصلی قدرت تحمل نمیتوانند و آن را به مسایل حاشیه ای نسبت میدهند.
۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه
در بامیان هم هزاره ها را تحمل نمیتوانند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۵ نظر:
با سلام !
حق گرفتنی است نه دادنی .
مردم هزاره باید حق تاریخی خود را بگیرند . تا به کی منتظر باشند تا حقوق ایشان داده شود؟
موفق باشید
محمد تقی دانش
گل گفتی سلیمان جان! چیزی برای گفتن اضافه نیست.
در غزنی که هشتاد در صد نفوسش هزاره است در 9 سال گذشته کرزی اجازه نداد حتی یک رئیس معارفش هزاره باشد. مزار را که قمندان عطا از کرزی کنترات گرفته و در بدل بیست سال سلطه بر مزار و تصرف زمینها و شرکتها 900 ملیون دالر به کرزی رشوه داده و گاهی هم نزاعها و کشمکشهای ساختگی با کرزی می کند که به مردم بگوید من مستقلم.
واقعیت این است که بیش از نصف ادرات مهم دولتی امروز دست برادران تاجیک است. نمی دانم اینها چرا دیگه هزاره ها را دریک ولایت آنهم بامیان و به اندازه ی سهم خودشان تحمل ندارند؟؟؟
درهرات که حتی به هزاره ها تذکره نمی دادند چه برسد به منصب دولتی و یا خدمات شهری. درکابل ورود و خانه ساختن هزاره ها در ساحه های اصلی شهر ممنوع است و حتی به مناطق هزاره نشین مکتب داده نشده بلکه این خود هزاره های ساده و محروم هستند که در مکتب خصوصی سازی مسابقه گذاشته اند وسالانه صدها ملیون افغانی بودجه مکتب و معلمین را از دوش دولت کم کرده از جیب خودشان پرداخت می نمایند وتمام ولایات افغانستان که هزاره ها در آنجا سکونت دارند از کارمند دولتی هزاره محرومند.
بدون فرهنگ تحمل امکان زندگی مسالمت آمیز در افغانستان ویرانستان نیست.
در این شرایط خیلی حیف است برادران تاجیک بجای تمرکز در برابر انحصار طلبی کرزی و برادران ناراضی اش ازتمام ولایات به ولایت بامیان حمله نمایند. درکابل که فعلا 50 درصدش هزاره است. چقدر از پستهای دولتی و وزارتها به اینها اختصاص پیداکرده درحالیکه به هر اداره بیرویم پر از برادران تاجیک است.
قربانت طرفدارت هستم زنده باد هزاره مرك بر تاجك
ارسال یک نظر